برای الکتروپمپ خانگی که در یک سیستم اتوماسیون گنجانده شده اند، جنبه هوشمند به دو جزء کلیدی مربوط می شود. سطح برنامه ریزی انجام شده برای پمپ و مقدار و نوع اطلاعاتی که پمپ به سیستم ارائه می دهد.
برنامه نویسی بیشتری انجام دهید، سیستم و عملکرد پمپ هوشمندتر می شود. با ارائه اطلاعات بیشتر از پمپ به سیستم اتوماسیون، برنامه ریزی کنترل فرآیند گرانول تر می تواند باشد.
اما از قابلیت همکاری برخوردار نیست. هیچ چیز دیگری اطلاعاتی را برای این پمپ ارائه نمی دهد یا از آن اطلاعاتی دریافت نمی کند. به عبارت دیگر، دامنه هوشمندی بسیار محدود است.
راه حل های زیادی وجود دارد که در اینجا متوقف می شود، چه پمپ و چه غیره. آنها بدون برداشتن گام بعدی در همکاری با یک چشم انداز کلان بر روی یک مقیاس کوچک متمرکز بر واحد هستند.
اما جدای از کوتاه آمدن، چگونه این راه حل «هوشمند» شکست می خورد؟ پمپ هیدروکلریک شما متوقف شد. عالی. اما مخزن شما همچنان با آب تغذیه می شود.
مخلوط را رقیق می کند، کارایی سمپاش زیر را کاهش می دهد، تا زمانی که فرآیند به صورت دستی برای تعمیر متوقف شود، کیفیت محصول را تحت تاثیر قرار می دهد.
اتوماسیون صنعتی یک جزء کلیدی برای کنترل فرآیند برای چندین دهه بوده است و دلیل خوبی هم دارد. یک سیستم کنترل شده توسط کامپیوتر یک راه عالی برای تجسم فرآیند، نگه داشتن همه چیز روان و تغییر پارامترها در پرواز است.
از بسیاری جهات، پیشرفتهای اتوماسیون از اصول «هوشمندیها» بهعنوان پایهای تا زمانی که وجود داشتهاند، استفاده کرده است. مانند سرویس محبوب مبتنی بر ابر قوانینی را تنظیم می کنید.
و آنها به طور خودکار اجرا می شوند. می توانید این کار را در خانه با تنظیم چراغ ایوان هوشمند خود امتحان کنید تا زمانی که برنامه پیتزا به شما اطلاع می دهد که تحویل قریب الوقوع است،
این چه ربطی به پمپ های هوشمند دارد؟ این رویکرد مبتنی بر قانون، ستون فقرات اتوماسیون صنعتی بوده است. اگر سطح مخزن زیر 20 درصد است، پمپ را تا 100 درصد روشن کنید.
اگر پمپ شیمیایی متوقف شد، تغذیه آب به مخزن و غیره را متوقف کنید. سپس می توان روابط و برنامه نویسی را در سراسر سیستم اضافه کرد تا رشته ای از فرآیندها ایجاد شود.
با ظهور ماشینهای کامپیوتری، رباتها، اپتیکهای پرسرعت و رایانههای سریعتر، اتوماسیون صنعتی افزایش سرعت تولید، بهینهسازی راندمان و کاهش مصرف نسبی انرژی را ممکن میسازد.